الجزایر از رنج استعمار تا سرمستی استقلال
الجزایر از رنج استعمار تا سرمستی استقلال
محمود محمدی -سبا محمدی
بنام خداوند بخشنده مهربان
نوید صبح – الجزایر بیش از یکصد و سی سال تحت سیطره مستقیم فرانسه بوده و با مبارزات طولانی و توسل به شیوههای انقلابی و قهرآمیز استقلال خود را در سال ۱۹۶۲ کسب نموده است. بهمین منظور مبانی سیاست خارجی خود را به گونهای تدوین نموده تا شیوههای مبارزاتی قهرآمیزی پیش از انقلاب اثر منفی بر تعامل و همکاریهای منطقهای و بینالمللی این کشور حتی با فرانسه نداشته باشد. و بالعکس با رویکرد تعامل و تسامح بتواند در صلح و ثبات منطقهای مشارکت نماید و در مجامع بینالمللی نیز حصور داشته باشد.
رفتار سیاست خارجی این کشور با ۳ مشخصه اسلامی ، انقلابی و استکبار ستیزی با جمهوری اسلامی مشابهت دارد. اما بخاطر موقعیت اقلیمی و ارزشهای دینی و تسلط بر فرهنگ وزبان و فکر فرانسه ، توانسته است با حفظ اعتماد عمومی، صلابت انقلابی و شریعت اسلامی خود نه تنها سیاست خارجی فرانسه را در جهت برخی اهداف و مقاصد ملی با خود همسو نماید. بلکه با وجودحدود یک میلیون الجزایری مقیم فرانسه بر سیاست داخلی این کشور و تعامل مثبت فرانسه با خود تاثیر بگذارد و حتی به عنوان یک کشور غیر فرانکوفون سیاست خارجی فرانسه را در قاره آفریقا با چالش مواجه و رفتار سیاسی فرانسه نسبت به این قاره و خود را مدیریت نماید.
این مقاله از منظر متفاوتی به مبانی سیاست خارجی الجزایر در تئوری و عمل نگریسته تا اثر رویکرد تعامل و تسامح برآمده از مبانی قانون اساسی در سیاست داخلی و سیاست خارجی در تعقیب اهداف و قاصد ملی و نقش و جایگاه منطقهای و بینالمللی این کشور را بیان نماید.
لازم به ذکر است که رمز اقتدارو استقلال و موقعیت بین المللی و منطقه ای الجزایر نسبت به بسیاری از کشورهای این قاره این است که الجزایر تنفر و انزجار خود از دوران سخت استعماری را در دوره بعد از کسب استقلال ۱۹۶۲ میلادی جز در عبرت تاریخی و ترویج همبستگی ملی دخالت نداد بلکه توسل به مفاهیمی چون ، اجتناب از جنگ ، حل مسالمت آمیز اختلافات ، همبستگی در راه آزادی ، حق تصمیمگیری ملی ، مبارزه با تبعیض نژادی ، توسعه روابط دوستانه ، برابری ،احترام و منافع متقابل و پایبندی به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد را فرهنگ سازی کرده و با آزادی های مندرج در قانون اساسی مردم را در نهادهای مدنی قوی ترین پشتوانه سیاست های خود قرارداده است که مولفههای مورد قبول سایر ملل و قواعد بین الملل نیز میباشند.
حال این سوال مطرح است که چگونه این رویکرد تعاملی بر شیوه حکمرانی داخلی و مبانی سیاست خارجی الجزایر در انسجام و استقلال بزرگترین کشور این قاره و تعامل بینالمللی و نقش منطقهای این کشور تاثیر گذار بوده است؟برای پاسخ به این سِیوال واستفاده از مدل تفکر وشناخت بین المللی الجزایر که پیوسته یک هم پیمان قوی فرامنطقه ای ایران بوده است درک موارد زیر ضروری می باشد تا جمهوری اسلامی نگاه خود به الجزایر در تحولات بین المللی پیش رو را متناسب با ظرفیت و جایگاه این کشور که همیشه بر ان تاکید داسته ام مدل یک سیاست خارجی تخصصی و هم پیمان استراتژیک فرا منطقه ای است را تقویت کند:
۱- مبانی سیاست خارجی الجزایر چیست؟
۲- اهداف و مقاصد منطقهای الجزایر چیست؟
۳- چه نتیجهای از تعامل و تسامح در مناسبات و مجامع بین المللی برای منافع و امنیت ملی و وجهه الجزایر عاید شده است؟
***
۱- مبانی سیاست خارجی جمهوری خلق دموکراتیک الجزایر
در این بخش به اصول قانون اساسی الجزایر که انسجام و یکپارچگی ملی را در یک نظام جمهوری مردمی دموکراتیک بر مبنای برسمیت شناختن حقوق آحاد ملت در یک نظام سیاسی بر آمده از مبارزات ملی برای استقلال آزادی وحفظ هویت ملی و ارزشهای دینی نهادینه کرده و مبانی سیاست خارجی از آن مشتق شده است بدون آن که صفت اسلامی یا سکولار بر آن نهند زیرا ماهیت جمهوری الجزایر بر خلاف ترکیه دولت سکولار و ملت مسلمان تفکیک نشده چون هم ملت و هم دولت مسلمانند و بر اساس ارزشها و هویت فرهنگی دینی کشور را اداره می کنند بدون این که خود را به دام ادبیات سیاسی دیرینه غرب در جهان بیاندازند.
الف : فصول مرتبط به مبانی سیاست خارجی در قانون اساسی جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر به شرح زیر است :
فصل بیست و ششم : اجتناب از جنگ و تلاش برای راهحل صلحآمیز اختلافات بینالمللی
فصل بیست و هفتم : اعلام همبستگی با سایر مللی که در راه آزادی سیاسی و اقتصادی و در راه احقاق حق تصمیمگیری برای خود و کلیه اشکال تبعیض نژادی مبارزه میکنند.
فصل بیست و هشتم : الجزایر در جهت تقویت همکاری بینالمللی و توسعه روابط دوستانه بین حکومتها بر پایه برابری منافع متقابل و عدم دخالت در امور داخلی تلاش میکند و به اصول و اهداف منشور ملل متحد متعهد است.
فصل هفتاد و هفتم : تدوین و هدایت سیاست خارجی زیر نظر رئیس جمهوری
ب : تحلیل نظری مبانی
تدوین مبانی سیاست خارجی بر اساس اصول و فضیلتهای به رسمیت شناخته شده نزد ملل متمدن و اصول و اهداف منشور ملل متحد، موجب رویکرد سازگاری بینالمللی و ائتلاف گردید و الجزایر نه تنها گفتگو و راهحلهای صلحآمیز را برای حل مشکلات خود در روابط خارجی در پیش گرفت، بلکه نسبت به ایفای نقش میانجیگری در منازعات سایر دول نیز اهتمام نمود. این اهتمام الجزایر مبتنی بر اصول و اهداف منشور ملل متحد بود و از آن جا که این کشور خود را متعهد به منشور سازمان ملل میدانست همهی تلاشهای صلحآمیز او مورد حمایت سازمان ملل متحد بود و هم به ایفای نقش در جایگاه بینالمللی خود کمک میکرد.
به طور مثال وساطت و میانجیگری الجزایر در جنگ عراق علیه ایران اگر چه منجر به سقوط هواپیمای محمد صدیق بن سجی وزیر خارجه این کشور توسط موشکهای جنگندهی عراق شد، اما نقش الجزایر را به عنوان یک میانجیگر صلح ارتقا بخشید. الجزایر همچنین نقش موثری در حل اختلاف میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بر سر آزادی دیپلماتهای آمریکایی که توسط دانشجویان پیرو خط امام به گروگان گرفته شده بودند ایفا نمود و با اعلامیه الجزایر در دیماه ۱۳۵۹ و ژانویه ۱۹۸۱ و توافق دو کشور ایران و آمریکا برای احالهی اختلاف شد و دیوان بینالمللی و دادگستری مانع از یک رویارویی نظامی میان دو کشور شد.
میانجیگری الجزایر بین ایران با عراق که به معاهده ۱۹۷۵ الجزایر درمورد اروند رود انجامید نیز یکی دیگر از نقش آفرینی های دشوار الجزایر بین دوهمسایه به دو تفکر متفاوت و هم پیمان دو قطب متضاد ومتعارض شرق و غرب بودند درتاریخ روابط خارجی الجزایر همچنان می درخشد.
***
بخش دوم اهداف و مقاصد منطقهای و بینالمللی الجزایر
الجزایر همچنین گامهای بسیار مهمی در جهت رفع تبعیض نژادی و ضدیت با آپارتاید در آفریقای جنوبی و هم رژیم صهیونیستی و همچنین استعمارزدایی برداشت و در چارچوب قوانین بینالمللی نقش موثری در لغو آپارتاید با توجه به عضویت در عدم تعهد و اتحادیه آفریقا و دفاع از حقوق ملت فلسطین برداشته و با عدم رابطه با این رژیم و حمایت از حقوق ملت فلسطین در مجامع بین المللی ادامه دارد.
در عین حال الجزایر به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی در مناطق حساسی چون غرب و شرق مدیترانه و قاره اروپا آفریقا که نقطه تلاقی تمدنها، مکاتب و فرهنگ های متفاوت و حتی پایگاه گسترش ناتو از غرب به شرق بوده و پیوسته کانون کشمکش و بحران بوده و هست تعامل سازنده با ملل این مناطق برای همکاری بر اساس منافع متقابل و روابط دوستانه منجر به مشارکت و همکاری این کشور در بسیاری از سازمانهای منطقهای نظیر اتحادیه عرب، کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد و اتحادیه وحدت آفریقا و اتحادیه مغرب عربی و اتحادیه اروپایی گردیده، که شکلی از ائتلاف در جهت تقویت مواضع بینالمللی و امنیت ملی کشور شده است.
در این بخش از بحث به این نتیجه میرسیم که اولاً مبانی سیاست خارجی منطبق با اصول و اهداف منشور و حقوق بینالمللی الجزایر یک امتیاز برای این کشور محسوب میشود ، زیرا هم میتواند موضوع تعارض و فشار بینالمللی نباشد و هم در مسائل بینالمللی مشارکت نماید کما این که برخلاف ایران که از موسسین سازمان ملل متحد بوده اما تاکنون عضو غیر دایم شورای امنیت نشده بلکه الجزایر برای چهارمین مرتبه به عضویت غیر دایم شورای امنیت در آمده و در شورای حقوق بشر و سایر نهادهای بین المللی و اختلافات منطقه ای و بین المللی نظیر آفریقا، خاورمیانه و آسیا بویزه عراق و افغانستان نقش مهمی ایفا کرده است.
ثانیاً در پرتو همسویی مبانی سیاست خارجی با اصول و اهداف منشور بهتر میتواند اهداف و مقاصد ملی و منطقهای و بینالمللی خود را در عرصه اقتصاد، سیاست و امنیت تعقیب کند.
ثالثاً پایبندی مبانی سیاست خارجی موجب میشود تا این کشور اسلوب و مدل مشخصی برای جامعه جهانی از سیاست خارجی ارائه دهد، که به جلب اعتماد بینالمللی کمک میکند. کما اینکه مشاهده نمودیم این کشور از موج بهار عربی اعم از اعتراضات مردمی یا دخالت خارجی به پشتوانه شورشهای برخی مخالفین و قبایل داخلی نظیر لیبی، تونس و سوریه مصون بوده است.
***
بخش سوم: نتایج حاصل از تعامل و تسامح بینالمللی برای منافع و امنیت ملی الجزایر
نتایج حاصل از این تعامل و تسامح بینالمللی الجزایر را میتوان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم کرد.
الف :بخش داخلی : الجزایر کشوری است با تاریخ و تمدن بومی – بربری که طی اعصار مختلف آئینهای مذهبی نظیر مسیحیت و اسلام و حکمرانیهای متفاوت از رومیها ، عثمانیها و فرانسویها بر این سرزمین حکومت کرده و آثار فرهنگی، تمدنی باقی ماندهی این دوران در جامعه امروز الجزایر به صورت فرهنگی، تمدنی، دینی و سیاسی متبلور است.
روند مبارزات استقلال طلبانهی الجزایر نیز در چارچوب همین آموزهها و اندیشهها و روشها شکل گرفته است و نشیب و فرازها و تلقیهای گذشته چراغ راه حال و آینده سیاسی این کشور برای یافتن نوعی از حکمرانی بر پایهی تعامل و تسامح و آزاد اندیشی در جامعهی مدنی است.
بر همین اساس ارتباط دورهی پس از استقلال الجزایر ۱۹۶۲ با جامعه جهانی بر اساس ساختن جامعهای قانونمند و نخبه محور و بدون تبعیض شکل گرفته است که نهادهای فرهنگی – سیاسی – اجتماعی محل تبلور آراء، عقاید و اندیشهها باشند و احزاب، مطبوعات و رسانهها رسالت اطلاعرسانی صحیح و آگاهی بخشیدن به شهروندان را عملی سازند.
از جهتی دیگر به دلیل نقش مذهب و مساجد در بسیج تودهها برای رهایی کشور از سلطه و استعمار بیگانه همزیستی و تعامل میان دین و سیاست که هر یک در چارچوب وظایف مادی و معنوی و ترویج فضیلتهای اخلاقی و اسلامی و دیگری در جهت اجرای قانون اساسی به منظور اداره قانونمند امور کشور و توسعه و پیشرفت و تامین رفاه اجتماعی همگام و همسو عمل میکنند.
این همزیستی مسالمتآمیز میان آراء، عقاید و اندیشههای محتلف با بردباری و تحمل یکدیگر به مثابه فرهنگی است که با فرهنگ حاکم بر جامعه جهانی بلحاظ احترام به آزادی و حقوق مدنی و سیاسی شهروندان تطبیق دارد. به همین دلیل الجزایر به عنوان یک کشور مسلمان نه تنها مشمول نقض حقوق بشر نمی شود بلکه به عنوان عضو شورای حقوق بشر بطور مکرر انتخاب می شود.
بدون شک یکی از عوامل، بازدارندهی موج تحولاتی که از آن به عنوان بهار عربی نام برده شد که در برخی از جوامع عربی از خاورمیانه تا آفریقا را در بر گرفت اما الجزایر از آن مصون ماند به این امر بستگی دارد که تفاوت بارزی در الجزایر نسبت به آزادی و دموکراسی و حکومت مردم نسبت به دیگر کشورهای منطقه وجود داشته و برخی نارضایتی ها به براندازی نیانجامیده است.
مشارکت مردم در انتخاب سرنوشت سیاسی خود از یکسو و آزادیهای قانونمند از سوی دیگر زمینهی مساعدی برای رشد و توسعه این کشور با کمک دانش و تکنولوژی کشورهای پیشرفته فراهم نموده است به گونهای که مجموعهای از بزرگترین کمپانیها و شرکتهای پیشرفته صنعتی جهان در توسعه اقتصادی این کشورها مشارکت دارند.
مهمترین اثر تعامل در تسامح داخلی رو میتوان در نهادهای اجتماعی ، آزادیهای اساسی و حقوق شهروندی مشاهده کرد که نقش مهمی در فرهنگ عمومی و همزیستی میان آراء و عقاید مختلف در این کشور دارد.
رابطه مردم با دولت نیز بر اساس قانون و آزادیها در پرتو قانون تعریف میشود ، بنابراین فعالیت احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و رعایت حقوق بشر در این کشور ، رابطهی قانونمندی میان دولت و ملت بوجود آورده است.
روابط اجتماعی بر اساس فرهنگ تعامل و تسامح شکل گرفته است ، به گونهای که هم طبقات مختلف اجتماعی با شرایط متفاوت زندگی موجبات تبعیض و تفاوت فاحش میان فقیر و غنی را ایجاد نکرده و هم مردم با عقاید مختلف اعم از محجبه و بی حجاب با احترام متقابل به عقاید یکدیگر و آزاد اندیشی ، صمیمانه در کنار هم زندگی میکنند.
ب) بخش خارجی : قبلاً به مبانی مبتنی بر پرهیز از جنگ و توسل به گفتگو و حل مسالمتآمیز اختلافات ، رفع تبعیض ، احترام به آزادی و همکاری با سایر ملل اشاره شد.
در این سطور اثر تعامل و تسامح ناشی از این مبانی در روابط خارجی الجزایر را مد نظر داریم که برای تبیین آن به روابط دوجانبه ، منطقهای و بینالمللی الجزایر میگردازیم :
الف) روابط دوجانبه : الجزایر با همه کشورهای جهان به جز اسرائیل دارای روابط دو جانبه است.
این روابط را بر اساس احترام متقابل ، منافع متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر تعریف کرده است.
کشورهایی که با الجزایر دارای روابط دو جانبه هستند ، به کشورهای کوچک ، متوسط و قدرتهای بزرگ تقسیم میشوند.
چین روسیه ، آمریکا ، فرانسه ، انگلیس و ترکیه از جمله کشورهایی هستند که دارای روابط خوب و متوازن در الجزایر و شرکت های معظم این کشورها در برنامه توسعه اقتصادی این کشور نقش فعال دارند.
الجزایر تنها با مراکش بخاطر موضوع صحرای غربی که استقلال آنرا به رسمیت شناخته و مراکش ناخشنود است ، رابطهی سرد دارد که آن هم روابط دیپلماتیک در خارجه و همگاری در اتحادیه مغرب عربی با این کشور را مخدوش نکرده است ، زیرا الجزایر مدعی است حمایت از صحرای غربی بر اساس قطعنامههای سازمان ملل متحد است که الجزایر نیز در مبانی سیاست خارجی خود تعهد به منشور سازمان ملل متحد را اعلام کرده است.
ب) روابط منطقهای : الجزایر علاوه بر عضویت در اتحادیه آفریقا ، اتحادیه مغرب عربی که متشکل از کشورهای همسایه (لیبی – تونس – موریتانی – مراکش) است عضویت دارد. الجزایر همچنین با اتحادیه اروپایی دارای موافقتنامه و همکاری اقتصادی و تعرفههای ترجیی است. این کشور عضو اتحادیه عرب ، سازمان کنفرانس اسلامی ، جنبش عدم تعهد و واوپک میباشد.
عضویت الجزایر در این سازمانهای منطقهای شکلی از ائتلاف را ایجاد کرده که برای همکاریهای اقتصادی بیشماری ، صلح و ثبات و امنیت منطقهای و مقابله با تروریسم و جرائد سازمان یافته موثر است و هزینههای ملی الجزایر را برای تامین امنیت و مقابله با تهدیدات امنیت ملی کاهش میدهد.
ائتلاف الجزایر با این کشورها موجبات کسب جایگاه و ایفای نقش برای این کشور شد ، بگونهای که افریقای جنوبی بخشی از رهایی خود از سلطه آپارتاید را مقرون مبارزات ضد تبعیض نژادی الجزایر بر اساس مبانی سیاست خارجی خود و بویژه در ایام ریاست دورهای ، این سازمانها ،منطقهای ، میداند.
ج) روابط بینالملل : الجزایر در شمال آفریقا جزء لاینفک آفریقا است ، اما از این جهت که در ضلع جنوبی مدیترانه قرار دارد ، دارای روابط خوب سیاسی ، اقتصادی و امنیتی با کشورهای اروپایی است.
این کشور در چند دور گفتگوهای دو سوی مدیترانه و ۵+۵ شرکت کرده و در پرتو این گفتگو همکاریهای سازندهتری برای مقابله با تروریسم ، مهاجرت غیرقانونی ، قاچاق مواد مخدر از یکسو و تامین امنیت و بهبود همکاریهای توسعهای بوجود آورده است. الجزایر به عنوان یک عضو جامعه جهانی که در مبانی سیاست خارجی خود نسبت به تعهد به سازمان ملل حقوق و معاهدات بینالمللی و اصول و فصول منشور بویژه در امر حل مسالمتآمیز اختلافات پرهیز از جنگ رعایت خاصی داشته است ، از وجه خوبی برخوردار است.
الجزایر تاکنون سه نوبت به عنوان اعضاء غیر دائم شورای امنیت انتخاب شده در حالیکه ایران بعنوان عضو موسس سازمان ملل متحد ، هنوز در این جایگاه قرار نگرفته است.
این کشور در بسیاری از سازمانها و نهادهای بینالمللی عضویت دارد و با سازمانهای تخصصی سازمان ملل متحد ، همکاری فعال دارد. همکاری این کشور با کمیتههای عالی حقوق بشر ، سازمان عفو بینالمللی و کمیتههای عالی پناهندگان موجب شده تا همکاری سازندهای میان این کشور با سازمانهای بینالمللی بوجود آید.
الجزایر از جمله کشورهای فعال در کمیته خلع سلاح و شورای حکام بوده که نسبت به عاری شدن مناطق محتلف جهان از سلاحهای کشتار جمعی تلاش نموده و از استفاده صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران از انرژی هستهای بشریت حمایت میکند.
الجزایر حمایت از ایران را در چارچوب پایبندی به قوانین و مقررات بینالمللی و اساسنامه سازمان انرژی هستهای میداند که طبق بند ۴ معاهده منع سلاحهای هستهای (N.P.T) کشورهای پیشرفته اتمی و آژانس را مکلف به کمک به استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای کشورهای نابرخوردار ، نموده است.
الجزایر همچنین همکاری فعال با نهادها و سازمانهای اقتصادی ، امنیتی بینالمللی از جمله ؛ صندوق بینالمللی پول ، بانک جهانی و پیمان آتلانتیک شمالی دارد. و این همکاریها را در جهت کسب جایگاه و مشارکت در مسائل جهانی میداند. لازم به ذکر است ، الجزایر در سال ۲۰۱۲ مبلغ ۵ میلیارد یورو به صندوق بینالمللی پول وام اعطاء نموده است و همانگونه که منافع و امنیت ملی و جایگاه منطقهای و همچنین وجه بینالمللی الجزایر در پرتو مبانی سیاست خارجی و تعامل و تسامح در روابط خارجی بوده است.
اثر این کشور به عنوان میانجیگری صلح و همزیستی مسالمتآمیز در محافل بینالمللی شناخته شده به گونهای که اخضر ابراهیمی وزیر خارجه اسبق الجزایر در پیچیده ترین جنگ داخلی با حمایت خارجی و اختلاف عربی و بینالمللی یعنی سوریه به موازات ایران نقش مهمی را ایفا کرد.
اخضر ابراهیمی پیش از این نیز بعنوان فرستاده دبیر کل سازمان ملل متحد در امور افغانستان برای صلح و ثبات در این کشور تلاش کرده بود. بنابراین اگر این تعریف که اکثر اندیشمندان علم سیاست به آن اعتراف دارند که سیاست خارجی برگرفته از سیاست داخلی کشورهاست را بپذیریم ، میتوانیم نتیجه بگیریم که تعادل و همزیستی مسالمتآمیز الجزایر در روابط خارجی نیز بر آمده از تعامل ، تسامح و همزیستی مسالمتآمیز این ملت در سیاست داخلی است.
این فرهنگ موجب شده تا ظرفیت و فرصت و توان ملی این کشور مصروف کشمکشهای داخلی نگردد بلکه با انسجام ملی در جهت پیشرفت و بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه در داخل و با تسامح و تعامل و همکاری بر اساس احترام و منافع متقابل در روابط خارجی جزء کشورهای با ثبات و ثروتمند آفریقا باشد.
این مقاله برگرفته از تحقیق مطالعه تطبیقی سیاست خارجی الجزایر با جمهوری اسلامی ایران است که توسط خانم سبا محمدی دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی انجام شده است.