رمز ها کشف می شدند!
روزی آقای بختیاری آمد و گفت یک فرصت چند ماهه بدهید تا این دستگاه ها را تجزیه و تحلیل کنم. شاید خودمان بتوانیم آنها را تولید و یا احیانا امنیت آنها را افزایش دهیم. با درخواست ایشان موافقت نمودم.
ایشان بعد از سه ما آمدند و یک مداری را روی میز قرار دادند و گفتند که این مدار توان پردازش ده دستگاه ۵۲-C را دارد. باور نمیکردیم. لذا از همکاران خواستم متنی را رمز کنند و بیاورند و تست را انجام دهند. دیدیم که دستگاه با موفقیت عملیات کشف و رمز را انجام داد. لذا در سالن مخابرات که قریب به ۸ دستگاه تمام مکانیکی ۵۲- C بود را جمع آوری نموده و آن دستگاه را جایگزین آنها نمودیم. از لحاظ روحی جو بسیار مثبتی در اداره ایجاد شده بود. مقدمات حرکتی بزرگ در ذهن مان ایجاد شده بود.که ما به فضل الهی می توانیم.
بعد از مدتی مجددا آقای بختیاری آمدند و گفتند که بسیار متاسف هستم که بگویم این دستگاه امنیت ندارد و رمز آن می شکند. به او گفتم ثابت کن و … رفتم شخصا متنی را رمز نمودم و متن رمز شده را به ایشان دادم. روز بعد صبح اول وقت ایشان درب اتاق را باز نمودند و متن کشف آن را برایم بازخوانی کردند.
البته خود بنده هم در مطالعاتی که در کتاب پیتررایت که در ایام بازنشستگی ساکن استرالیا شده بود دریافتم که وی این دستگاه را که در اصل طراحی و تولید شده توسط آلمان ها در جنگ دوم جهانی بود. وی توانسته بود رمز آن را بشکند. لذا و طبعا نباید در کشور مورد استفاده قراد می گرفت ولی به هرحال ارثیه ای بود از رژیم فاسد پهلوی که در ساختار سیستم باقیمانده بود و ما باید ……………
(برگرفته از کتاب صد سفیر ۱ (خاطرات سفرا) – خاطرات مهدی خندق آبادی – دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران)
***
مجموعه خاطرات سفرا:
سفارش کتاب بصورت پیامک و یا تماس تلفنی ۰۹۳۸۳۴۰۴۰۲۸
