امروز و ساعت دقیقه می باشد.
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر : 45439 | نویسنده : خبرنگار
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • ملک عبدالله از درایت و حکمت مقام معظم رهبری خوشحال بود

  • دسته بندی مطلب : بین الملل | تعداد بازدیدها : نفر
  • گزیده ای از خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوری شاهرودی از کتاب صد سفیر ۱ – صفحه ۲۷

    یکی از مسائلی که در روابط دو کشور ایران و عربستان اتفاق افتاد و اهمیت داشت این بود که؛ در سال ۱۳۸۸ من به همراه خانواده و فرزندانم و در ایام عید نوروز تصمیم گرفتیم که به صورت ناشناس به سفر عمره مشرف شویم. از اینرو ویزا گرفتیم و به مدینه رفتیم و در هتل پاسیفیک مدینه که هتل خوبی بود جا گرفتیم و در حدود یک هفته در شهر مدینه حضور داشتیم. هر روز به بقیع می رفتیم و قبور ائمه اطهار را زیارت می کردیم و به زیارت مسجد النبی (ص) و مرقد مطهر نبی اکرم می رفتیم.

    بعضا برخی از مقامات سعودی که به هر دلیلی در مدینه بودند من را می دیدند، سلام و علیک می کردند و رد می شدند. تا اینکه تصمیم گرفتیم برای ادای مناسک عمره مفرده به مکه مکرمه برویم. در مسجد شجره محرم شدیم. همه فرزندان و نوه هایم نیز حضور داشتند و سپس به سمت مکه مکرمه حرکت کردیم.

    در بین راه و در حدود دویست کیلومتری شهر مکه بودیم که تلفنم زنگ خورد. من و خانواده ام در احرام بودیم و اکراه داشتم که تلفن را جواب دهم. بالاخره تلفن را جواب دادم. پشت خط جناب «محمد الطبیشی» رئیس مراسم الملکیه – رئیس تشریفات پادشاهی بود. ایشان احوالپرسی کرد و گفت؛ اول بگویید که کجا می باشید؟ گفتم در بین راه مدینه و مکه هستم و برای عمره مشرف می شوم.

    الطبیشی در ادامه گفت؛ به تلفنت نگاه کن، پنج دقیقه دیگر با شما صحبت می کنم. تلفن را قطع کردم، پنج دقیقه بعد دوباره زنگ زد و گفت؛ “ملک عبدالله سلام می رساند و می گویند حالا که خودتان آمدید من مایلم حداقل در مکه مهمان من باشید”. ما نیز قبلا هتل «دله» را رزرو کرده بودیم ولی به درخواست الطبیشی قبول کردم که به «قصر الضیافه» برویم، و همراهانم نیز گفتند هر جور که شما بگویید. من هم به رییس تشریفات پادشاه گفتم؛ که ما از اینجا به جای هتل «دله» به «قصر الضیافه» می رویم.

    دومین مطلبی که آقای محمد الطبیشی گفت این بود که؛ آقای ملک عبدالله می خواهد شما را ملاقات کند. به او گفتم امشب که نمی شود در حال احرامم و نمی توانم از مکه خارج شوم ولی برای فردا ساعت ۱۱ آماده ام.

    رییس تشریفات پادشاه گفت؛ فردا ماشین می فرستم که شما را به جده بیاورد. توافق نمودیم و من هم عمره را به جای آوردم و فردا ساعت ۱۱ ماشین ها آمدند، حرکت کردیم و به جده رفتیم. دیدم که ملک عبدالله در اتاقش نشسته، یک کامپیوتر بزرگی جلوی او روشن بود و از روی کامپیوتر آیاتی را بزرگ نموده بود و قرآن می خواند.

    پادشاه تجلیل کرد و گفت؛ وقتی که می خواهی به حج بیایی، اینجا مهمان ما هستی و به ما خبر بده. به ایشان گفتم؛ که با خانواده ام به سفر حج آمده ام و گرنه من اگر رسمی بیایم حتما به خدمت شما می گویم. ملک عبدالله گفت؛ “نه. در هر حال به ما بگو”. 

     مورد بعدی که مطرح کرد گفت: می خواهم یک چیزی را از شما سوال کنم. گفتم بفرمایید؛ اگر من بدانم به خدمتتان می گویم ولی من الان دیگر سفیر نیستم و چندین سال است که از دوران سفیری من می گذرد و از روی علاقه و ارتباطی که با خاندان شما می باشد و گرنه از نظر اجرایی هم اکنون مشاور بین الملل آیت الله هاشمی رفسنجانی هستم.

    ملک عبدالله گفت؛ خیلی خوب است که خدمت ایشان هستی و افزود؛ آقای دکتر ولایتی بعد از انتخابات به عربستان آمد …

    سفارش کتاب بصورت تلفنی و یا ارسال پیامک از طریق شماره ۰۹۳۸۳۴۰۴۰۲۸

    ***

    نظرات کاربران در مورد "ملک عبدالله از درایت و حکمت مقام معظم رهبری خوشحال بود"
  • طراحی سایت

    طراحی سایت های خبری و حرفه ای


    parswp.ir