تحولات قفقاز؛ زنگزور، نقطه تعامل یا تقابل
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان
نوید صبح– پس از تهاجم روسیه به اوکراین و فرسایشی شدن این جنگ باوجود پیشبینیهای اولیه پوتین که ظرف یک هفته نیروهای روسیه قرار بود به کییف، پایتخت اوکراین برسند و ولودیمیر زلنسکی را سرنگون و دولت وابسته خود را در اوکراین مستقر کنند، تحولات در قرهباغ وارد مرحله جدیدی شد و آذربایجان دست به آزادسازی برخی ارتفاعات مشرف به خانکندی و در نزدیکی لاچین و کلبجر زد و متعاقبا موفق شد لاچین را به صورت کامل از دست اشغالگران آزاد کند .
پس از آزادسازی کامل لاچین توسط ارتش آذربایجان و تخلیه روستاهای سوس و زابوخ از توابع لاچین و خروج ارامنه ساکن در این روستاها پس از نزدیک به سی سال که طبق گفته آذربایجان از ارامنه انتقالیافته از لبنان و سوریه بودند، تحولات روند صلح قرهباغ سرعت بیشتری به خود گرفته است و به زودی دیدارها و مذاکراتی با حضور الهام علیاف، رییسجمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و معاونان نخستوزیر این دو کشور در رابطه با موضوعات مربوط به کریدور زنگزور و خطوط مواصلاتی و تعیین محدودههای مرزی و چگونگی گام برداشتن در مسیر امضای سند نهایی صلح نشستهای سهجانبهای با حضور نماینده اتحادیه اروپا در بروکسل و معاون نخستوزیر روسیه و به احتمال زیاد با حضور پوتین (پس از نشست بروکسل) برگزار خواهد شد .
نکات مهم و حساس و استراتژیک درباره کریدور زنگزور
دستکم سیاست اعلامی ارمنستان بیانگر عدم تمایل دولت این کشور نسبت به از دست دادن نظارت خود بر این منطقه است. اگرچه آذربایجان در این خصوص به ارمنستان فشار وارد و بعضا تعلق تاریخی زنگزور را به آذربایجان مطرح میکند، اما به نظر میرسد هدفش تجزیه ارمنستان نیست و اساسا چنین چیزی بر اساس قواعد بینالمللی امکانپذیر نیست، مگر اینکه در پشت صحنه موضوع تبادل ارضی مطرح باشد که سالها پیش «پل گوبل آمریکایی» چنین طرحی را جهت حل بحران قرهباغ به این دو کشور پیشنهاد کرده بود و منظور وی مبادله کریدور لاچین با کریدور زنگزور بود.
در صورت وجود چنین پروژهای حتما باید روسیه و ترکیه نیز با آن موافقت داشته باشند. البته نقش روسیه در این راستا برجستهتر و موثرتر است، هرچند به دلیل وضعیت روسیه پس از تجاوز به اوکراین تا حد قابل توجهی فروکش کرده و توان نفوذ این کشور در خارج نزدیک خود تا درجاتی متزلزل شده است .
احتمال دیگر این است که بدون تبادل ارضی با فشار روسیه و غرب و تا حدودی ترکیه (که ارمنستان و به ویژه پاشینیان نیازمند عادیسازی روابط خود با این کشور است) به اجرای کریدور زنگزور با یا بدون برخورداری از حق نظارت و قرار داشتن تحت حاکمیت خود رضایت دهد.
استدلال جمهوری آذربایجان این است که از آنجایی که این کشور، کریدوری بدون نظارت خود میان ارمنستان و ارامنه ساکن در بخشی از قرهباغ (خانکندی، آغدره، خوجاوند و خوجالی) در اختیار ارمنستان قرار داده است، ارمنستان هم باید اقدام مشابهی نسبت به آذربایجان جهت ارتباط با نخجوان منطقه زنگزور انجام دهد. آن هم در شرایطی که نخجوان در ترکیب آذربایجان قرار دارد و جزئی از تمامیت ارضی این کشور است، و مناطق ارمنینشین در بخشی از قرهباغ متعلق به ارمنستان نیست و متعلق به آذربایجان است- اینکه هنوز چهار شهر در قرهباغ آذربایجان تحت اشغال ارمنستان است و دولت خودخواندهای تحت عنوان آرتساخ عرضاندام میکند، ابهامات و سوالاتی به ذهن متبادر میسازد، از جمله اینکه روسیه و آمریکا و ارمنستان بخواهند همین شهرها را نیز با توجه به برقراری ارتباط زمینی با ارمنستان از طریق شوشا-بردزور-گوریس در قبال کریدور زنگزور وجهالمصالحه کنند و در ترکیب ارمنستان قرار دهند! هرچند آذربایجان اعلام کرده است که ارامنه ساکن در این چهار شهر مشروط به اینکه تبعه آذربایجان بمانند، میتوانند در این مناطق به حیات خود ادامه دهند و از آزادیهای فرهنگی و دینی خود برخوردار شوند و در غیر این صورت باید به ارمنستان نقل مکان کنند و هیچ ساختار سیاسی و رژیم حقوقی خاصی را نمیپذیرد. یعنی این شهرها نه به ارمنستان ضمیمه و نه تحت نام سیاسی دیگری مورد قبول واقع خواهند شد و صرفا میتوانند با ارمنستان در تردد باشند. ضمن اینکه آذربایجانیهایی که سی سال پیش از آنجا رانده شدهاند به مرور به محل زندگی خود باز خواهند گشت .
احتمال حذف مرز ایران- ارمنستان
نکته مهم دیگر در ارتباط با کریدور زنگزور احتمال حذف مرز ایران- ارمنستان درصورت احداث این دهلیز است که نتایج حاصل از آن عبارتند از: ارتباط ترکیه از طریق نخجوان – زنگزور با آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی، تقویت حضور ناتو در نزدیک مرزهای شمالی ایران و تحقق پروژه «توران»- موضوعی که برخی از آن تحت عنوان پانترکیسم یاد میکنند- و قطع ارتباط زمینی ایران با گرجستان و دریای سیاه و عدم تحقق پروژه کریدور اقیانوس هند- دریای عمان- خلیجفارس- ایران- ارمنستان- گرجستان-دریای سیاه و ترکیه و آبهای بینالمللی به عنوان یک آلترناتیو برای کریدور شمال- جنوب و وابستگی ایران به خطوط حمل ونقلی آذربایجان و ترکیه.
هرچند که تاکنون همواره ایران از مسیرهای دریای خزر- آذربایجان- روسیه و گرجستان و برای ارتباط با اروپا نیز از راهروهای ترکیه استفاده کرده است. در این میان، روسیه هیچ گاه نسبت به کریدور زنگزور موضع منفی یا مثبت اتخاذ نکرده است و این سکوت را میتوان نوعی رضایت تلویحی نسبت به این پروژه ارزیابی کرد.
شاید بتوان اظهارات یک کارشناس روس را بسترسازی خواست کرملین در رابطه با کریدور زنگزور ارزیابی کرد. ایگور کوروتچنکو، کارشناس نظامی روس و سردبیر مجله «دفاع ملی» با اشاره به اینکه ترکیب ماهرانه تصمیمات دیپلماتیک و نظامی آذربایجان، طرف ارمنی را مجبور به انجام تعهدات خود کرد، گفت: «همه چیز به این دلیل رخ داد که آذربایجان به وضوح به تعهدات خود عمل میکند و با تصمیمات دیپلماتیک و نظامی خود، ایروان را وادار به انجام تعهدات خود کرده است. موضوع کریدور زنگزور به بلوغ رسیده و ادامه حل مشکل این کریدور مواصلاتی ضروری است. واضح است که باید یک کریدور فراسرزمینی وجود داشته باشد که در آن هیچ مرزبان و مامور گمرک ارمنی وجود نداشته باشد و رژیم قانونی کریدور زنگزور باید کاملا با رژیم حقوقی کریدور لاچین مطابقت داشته باشد.» این کارشناس اضافه کرد: «کاری در پیش است که به نتیجه اولیه صلح و ثبات منجر خواهد شد، اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.»
راستیآزمایی ارمنستان با گشایش سرکنسولگری ایران در سیونیک
گرچه ارمنستان نیز بدون ابراز نگرانی از حذف احتمال مرزش با ایران صرفا بر حق حاکمیت ملی خود بر اراضی ارمنستان و از دست ندادن امکان نظارت بر مسیر ارتباطی آذربایجان- نخجوان از طریق خاک خودش تاکید کرده است. اگر ارمنستان به زودی زمینه دایر کردن سرکنسولگری ایران در قاپان مرکز استان سیونیک را فراهم کند و این نمایندگی در این شهر گشایش یابد راستیآزمایی مناسبی در خصوص عدم تمایل این کشور به احداث کریدور زنگزور خواهد بود. البته برخی معتقدند که این کریدور موجب قطع ارتباط زمینی ایران و ارمنستان نخواهد شد، یا دست کم به لحاظ فنی این امکان وجود دارد که کریدور میتواند به گونهای احداث شود که مرز ایران و ارمنستان حذف نشود.
آنچه که بیشتر حائز اهمیت است این است که اگر مرز ایران برای ارمنستان اهمیت استراتژیک دارد باید در حفظ آن تلاش فراوانی کند. از این رهگذر ایران باید این موضوع را به صورت شفاف با ارمنستان و روسیه که حضور نظامی گسترده و پایگاه نظامی دائمی در این کشور (در گیومری و نزدیک ایروان) دارد و سرحدات مرزی ارمنستان با کشورهای همسایهاش توسط نیروهای نظامی روسیه کنترل میشود، مورد مذاکره و جمعبندی قرار دهد. کمااینکه اخیرا نیز روسیه به بهانه کنترل قاچاق مواد مخدر پست جدید بازرسی در مقری نزدیک این نقطه مرزی ارمنستان با ایران (نوردوز) مستقر کرده و کامیونهای ایرانی را مورد بازرسی قرار میدهد، چند روز پیش هم دهها کامیون ایرانی به مدت پنج روز پشت مرز ارمنستان در گمرک نوردوز ایران معطل مانده بودند که موجب نارضایتی رانندگان و صاحبان کالا و افزایش هزینههای آنها شد که احتمالا هنوز هم این وضعیت ادامه دارد.
این شواهد نشان میدهد که با برقراری صلح میان ارمنستان-آذربایجان و آغاز مناسبات ارمنستان-ترکیه و بازگشایی مرزهای این دو کشور که منجر به بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی ارمنستان و نزدیک شدن بیشتر به محور غرب که آرزوی پاشینیان است و موجب تقویت موقعیت این کشور در ارمنستان خواهد شد، همکاریهای این کشور با ایران سیر نزولی پیدا خواهد کرد. اگر توجه داشته باشیم که حجم صادرات ترکیه به ارمنستان از مسیر گرجستان، در شرایطی که مرزهای دو کشور مسدود و روابط سیاسیشان قطع است تقریبا با حجم صادرات ایران به ارمنستان در حالی که دارای مرز باز و سفارت فعال در پایتختهای یکدیگر یکی هستند، برابری میکند میتوان حدس زد که پس از برقراری روابط و گشوده شدن مرزهایشان چه اتفاقی خواهد افتاد. گفتنی است درحال حاضرحجم تجاری ایران با کشورهای قفقاز جنوبی به یک پنجم تجارت ترکیه با این کشورها نمیرسد.
اگر چه باید مرز ایران- ارمنستان حفظ شود و حساسیت نسبت به حذف احتمالی آن بجا و قابل درک است، اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که تاکنون مسیر ارمنستان-گرجستان به دلیل عدم برخورداری از زیرساختهای امن و دور بودن و گران بودن چندان هم مورد استفاده ایران قرار نگرفته است.