امروز و ساعت دقیقه می باشد.
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : پنج شنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر : 42625 | نویسنده : خبرنگار
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • کدام الگوی اقتصادی برای ایران

  • دسته بندی مطلب : اقتصادی | تعداد بازدیدها : نفر
  • کدام الگوی اقتصادی برای ایران

    به قلم: دکتر حافظ حاجی کریم جباری


    برای پرداختن به موضوع، ابتدا مقدمه ای را تقدیم می کنم.

    طرح موضوع:

    اقتصاد را معمولا شامل سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات می دانند. امروزه بخش دانش بنیان نیز برجسته شده که شاید بتوان ذیل خدمات دسته بندی کرد. مضاف بر این که در سیصد سال اخیر، اقتصاد از نیرو به حاکمیت سرمایه و امروزه از حاکمیت سرمایه به سمت دانش محورشدن حرکت کرده است.

    کشورهای توسعه یافته با توجه به شرایط و منابع خود و با پذیرش اصل تقسیم کار در جهان صنعتی و یا توسعه یافته، یکی از سه بخش صنعت، کشاورزی و خدمات را محوری دانسته و مابقی را ذیل آن، اولویت بندی کرده اند. تعداد انگشت شماری از آنها، اقتصاد و الگوی توسعه ی خود را ترکیبی از این سه بخش قرار داده اند که شاید بارزترین مثال آن در اروپا، فرانسه باشد، زیرا این کشور از ظرفیت های واقعی در هر سه بخش برخوردار است. حتی آلمان اولویت اول خود را در صنعت دیده و کشاورزی و خدمات پس از آن قرار دارند. ایالات متحده، برزیل (در آینده نه چندان دور)، مالزی، اندونزی، هند، چین، روسیه (راه طولانی در پیش دارد)، ویتنام و… از دیگر کشورهایی هستند که از این ظرفیت ترکیبی به صورت بالقوه یا بالفعل برخوردارند.

    اما به هر حال یک واقعیت را نمی توان انکار کرد که امروزه تمام اقتصادهای بزرگ بلااستثناء مبتنی و متکی به محور صنعت هستند، هر چند که از کشاورزی آغاز کرده باشند. از طرف دیگر، تولیدات کشاورزی، علاوه بر راهبردی بودن در راستای تامین امنیت غذایی، مسئله ای سیاسی- امنیتی نیز هست.

     

    توسعه ی اقتصادی ایران پیش از انقلاب

    ایران تا دهه ی ۱۳۴۰ جامعه ای کشاورزی بود. افزایش قیمت نفت، موجب تقویت تمایل انتقال سریع از کشاورزی به صنعت شد. انتقالی که کشاورزی را نابود کرد و ایران صنعتی هم نشد و این سیاست اشتباه، مشکلاتی ظاهرا ابدی روی دست کشور و ملت گذاشت. بگذریم از برخی حرکت های خوبی که عمدتا توسط بخش خصوصی شکل گرفت و در جهت توسعه ی واقعی زیرساخت های صنعت ایران بود‌.

     

    الگوی توسعه ی اقتصادی ایران پس از انقلاب

    ۱. نظرات امام ره را می توان عمدتا در چارچوب اولویت توسعه روستایی و کشاورزی دسته بندی کرد که در قالب جهاد سازندگی تجلی یافت. البته فقرزدایی و خودکفایی در کالاهای اساسی، دو هدف محوری و‌ کلیدی امام ره بودند که برای تحقق هر دو هدف، توسعه ی روستایی امری اجتناب ناپذیر بود.

    ۲. دولت های سوم و‌چهارم ظاهرا بیشتر به توسعه ی صنعتی توجه داشت و معتقد بود که کشاورزی در ایران از مزیت لازم برخوردار نیست. گرچه جهاد سازندگی در همین دوره شکل گرفت و به نقطه ی اوج خود رسید و دولت های مذکور سعی می کردند به اهداف مدنظر امام ره جامه عمل بپوشانند.

    ۳. دولت های پنجم و ششم متهم شدند به عدم توجه به کشاورزی و پاسخ شان این بود که تولید فولاد و فلزات برای ساخت ماشین آلات کشاورزی، ساخت سدها برای تامین آب و پتروشیمی ها برای تولید کود است و قس علیهذا و همه ی اینها در جهت توسعه ی کشاورزی است. این نگاهی موسع به توسعه ی بخش کشاورزی است و در این صورت نمی توان فرق و یا حدفاصل میان سه بخش مذکور اقتصاد را تشخیص داد.

    ۴. در دولت های هفتم و هشتم، خط مشی منطقی تر و محتاطانه تری در اقتصاد کشور و الگوی آن دنبال شد و ضمنا رشد بخش خدمات در این دوره سرعت بیشتری یافت.

    ۵. دوران دولت های نهم و دهم، دوران اتلاف منابع بود. منابع کلان و بی سابقه حاصل از درآمد نفتی، بدون هیچ الگو و گرایش مشخصی در اقتصاد، فقط هزینه شد.

    ۶. در دولت های یازدهم و دوازدهم، متوجه بحران شدید آب شدیم. قاطبه ی اقتصاد دانان کشور و پیش و بیش از آنها، متخصصین محیط زیست، به این نتیجه ی قطعی رسیدند که لااقل در برخی از اقلام کشاورزی بطور قطع مزیت نداریم و باید متوقف کرده یا کاهش دهیم. هندوانه از مثال های بارز آن است. گفته میشود تولید هندوانه در کشور (که صادر هم می شود) معادل دو سد بزرگ آب مصرف می کند. این در حالی است که هندوانه یکی از تولیدات سنتی ایران است و توقف آن قابل تصور نیست.

     

    خلاصه و نتیجه گیری:

    ۱. ایران نمی تواند و نباید به توزیع منابع محدود خود، بدون برنامه و طرحی مشخص و اولویت بندی شده در هر سه بخش ادامه دهد. باید رایزنی های درون سیستمی و گروه های فشار که دولت را مجبور به توزیع منابع به نفع بخش مورد نظر خود می کنند، اگر واقعا وجود دارند، متوقف ساخت.

    ۲. ما نمی توانیم الگویی ترکیبی مثل فرانسه را دنبال کنیم. اما شاید بتوانیم اولویت بندی درون بخشی داشته باشیم که ذیلا به آن اشاره کرده ایم.

    ۳. انقدر به این اقتصاد سه بخشی که در هر سه بخش دچار کمبود منابع طبیعی و مالی است، اصرار کرده ایم که دیگر نمی توانیم هیچ کدام را فدای دیگری کنیم و مجبوریم ادامه دهیم. شاید این بند در تعارض با بندهای بالا به نظر برسد. در بندهای بعدی توضیح داده ایم.

    ۴. بنابراین، با استفاده از بندهای دو و سه، این که بطور مطلق بگوییم در کشاورزی مزیت نداریم و باید کنار بگذاریم، اشتباه است، اما اقتصاد کشاورزی محور هم نمی توانیم داشته باشیم.

    ۵. طرح های بالادستی موجود، الگوی کلان اقتصادی برای کشور نیست. باید الگویی را تعریف کنیم و پای آن بایستیم.

    ۶. شاید یک الگو این باشد که هر سه بخش را (بالاجبار) حفظ کنیم، اما اولویت بندی دقیقی در هر کدام داشته باشیم و بر اساس ظرفیت های واقعی هر یک، برنامه ریزی کنیم.

    نظرات کاربران در مورد "کدام الگوی اقتصادی برای ایران"
  • طراحی سایت

    طراحی سایت های خبری و حرفه ای


    parswp.ir