امروز و ساعت دقیقه می باشد.
طراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرسطراحی سایت و قالب وردپرس
  • تاریخ انتشار خبر : پنج شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر : 41699 | نویسنده : خبرنگار
  • تعداد نظرات : ۰ نظر
  • شصت و هفتمین سالروز انقلاب شکوهمند یکم نوامبر ۱۹۵۴ الجزایر

  • دسته بندی مطلب : بین الملل | تعداد بازدیدها : نفر
  • مقاله مطبوعاتی به مناسبت «شصت و هفتمین سالروز انقلاب شکوهمند یکم نوامبر ۱۹۵۴»

    سفارت جمهوری دمکراتیک خلق الجزایر در تهران

    یادبود و درس­های آن

    این روزها بسیاری از ملّت­های صلح­طلب، همراه با کشور الجزایر حال و هوای شصت و هفتمین سالگرد انقلاب شکوهمند یکم نوامبر را با خود مرور می­کنند. بسیاری از تاریخ­شناسان معاصر بر این باورند که انقلاب آزادی­بخش الجزایر یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم در سطح ملّی و بین­الملل بود. دلیل این اهمیت، از یک سو خیل قربانیانی است که نثار این راه کرد و شمار آن در تاریخ بشر کم نظیر است، از سوی دیگر این انقلاب با بالابردن سطح حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ملّت­ها، و حفظ منافع جهان سوم که استعمارگران آن را پایمال کرده بودند، تحولی شگرف در نظام جهانی ایجاد کرد.

    یکم نوامبر یادواره­ای است که جایگاه و تأثیری خاص در دل مردم الجزایر دارد. و حتی اگر بر سر برخی مسائل داخلی با هم اختلاف داشته باشند، اما این انقلاب و شهدای آن یک میراث ملی مشترک برای همگان است و هیچ بحثی بر سر آن نیست.

    بر اساس شواهد تاریخی، پس از ورود استعمار به کشور الجزایر در سال ۱۸۳۰ میلادی،  و پس از آنکه نیروی استعمار توانست با اتکا به ادوات نظامی وحشیانه خود نهضت­ها و انقلاب­هایی که در الجزایر برپا می­شد را یکی پس از دیگری سرکوب کرده و مرتکب کشتارها و جنایاتی شد که عرق شرم  بر پیشانی بشریت می­نشاند، با آغاز قرن بیستم فشار نظامی فرانسه در الجزایر فرو نشست، اما مطالبات ملّی مردم همچنان پا برجای بود، و در مقابل تلاش سرسختانه فرانسه برای ریشه­کن نمودن عناصر هویت الجزایر، با تمسک به زبان و دین و فرهنگ خود، شیوه خود را به یک مقاومت خاموش تغییر دادند.

    کشور استعمارگر فرانسه گمان می­کرد که بر خلاف دیگر کشورهایی که تحت اختیار یا حمایت آن است، الجزایر قانوناً جزئی از فرانسه شده است، اما در عین حال، جنبش ملی و اصلاحات در حال تلاش برای بازگرداندن حقوق ملی الجزایر بود، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، که چشم اندازهای روشنی برای مردم گشود تا از گذر آن، حقوق مشروع خود را باز یابند.

    کشور فرانسه مطالبات مردم الجزایر را به بی­رحمانه­ترین شکل ممکن پاسخ داد، لذا بسیاری از مبارزان اطمینان یافتند که با استعمار نباید جز به زبان آتش و گلوله سخن گفت. پس اینگونه شد که یکم نوامبر ۱۹۵۴ شکل گرفت.

    صرف نظر از وقایع تاریخی و حوادث انقلاب که همه آن را می­دانند و کتب تاریخ و فیلم­های مستند بسیاری راجع به آن تنظیم شده است، اما بحث ما در اینجا حول یک سوال اساسی می­چرخد، و آن اینکه «چگونه ممکن است یک ملت فقیر، امّی و غیر مسلح این چنین الگوی بشری خارق­العاده و ما فوق تصوری از برنامه­ریزی و فداکاری را بسازند و این چنین حماسه­ای مقدس به بار آوردند که اینگونه تحلیل­گران و تاریخ­شناسان را انگشت به دهان گذاشته است؟»

    برای پاسخ به این سؤال باید سه عنصر اصلی  – یعنی مردم، رهبران و رزمندگان انقلاب را – که در شکل­گیری این رویداد نقش داشته­اند، بررسی نمود:

    1. اراده مردم: خواست و اراده مردم همان عامل اصلی و صحنه­گردان واقعی همه تحولات در تمام سطوح بود، و این اراده نیز در ایمان قوی آنها به هدف مورد نظرشان ریشه داشت. مردم الجزایر در این مدت یک حماسه ملّی را تجربه نموده و به مفاهیم ناب و صادقانه­ای همچون برادری، اتحاد، همبستگی، صبر، و فداکاری­های بزرگ جامه عمل پوشاندند. فداکاری­هایی که هرگز مانع از مبارزه ایشان تا روز رسیدن به استقلال نشد. (مردم الجزایر رزمندگان را “الخاوه”، در زبان الجزایری یعنی برادر، می­خواندند).
    1. رهبری انقلاب: شاید مهمترین عنصر در موفقیت انقلاب گروه جوانی بود که آتش انقلاب را روشن کردند. ایشان در هر دو زمینه نظامی و سیاسی از ویژگی­های یک رهبری روشنفکر و صادق برخوردار بودند، چنان که طبق بیانیه یکم نوامبر از همان ابتدا با آگاهی و خردمندی خود دریافتند که انقلاب باید همگانی و همه­جانبه باشد. یعنی همه طبقات جامعه در هر سطح و هر گروهی که هستند از هر سو به این نهضت بپیوندند. همچنانکه برای بسته شدن راه استعمار، نباید مقابله مسلحانه مانع از تداوم آ­گاه­سازی و مبارزه سیاسی در داخل و خارج از کشور شود. این رهبری که خود از بطن مردم روئیده بود، برای ایجاد تغییر تنها به قدرت مردم تکیه داشت و آن را تنها شرط پیروزی در جنگ می­دانست.

    رهبران و فرماندهان در سطح بالایی از صداقت و الگوی اجتناب از هرگونه رفاه و فساد بودند. یک رهبر پیش از سربازان خود نه می­خورد و نه می­خوابید و نه می­پوشید، الگویی بود که دوست بدان می­بالد و دشمن از آن می­هراسد. نمونه این ویژگی­ها را در منش کسانی چون “العربی بن مهیدی”، “عمیروش” و “بن بولعید” می­توان دید.

    1. رزمندگان: این گروه که وظیفه مبارزه نظامی علیه استعمار را بر عهده داشت، با شعار «یا پیروزی یا شهادت» در این مسیر قدم گذاشتند و هزینه سنگینی پرداختند. ایشان محور اصلی این انقلاب و اوج بخشش و ایثار در تاریخ ملی معاصر به حساب می­آیند، و در صداقت و امانت­داریشان هیچ شکی نیست. گفته می­شود که یکی از ایشان مسؤول جابجایی مبالغ هنگفتی از هزینه­های انقلاب بود که آن را پس از طی مسافت­های طولانی به مقصد می­رساند، بی­آنکه یک ریال از آن کم شده باشد. با وجود حس برادری، همبستگی و اتحاد میان رزمندگان، اما قانون انقلاب قاطع بود و مبتنی بر اصولی چون: عدم سازش بر سر عقاید و مبانی، تلاش بی وقفه برای تحقق اهداف، و عدم تسامح با خیانت پیشگانی که به صفوف دشمن پیوستند.

    سران استعمار که هر نوع سرکوب وحشیانه را به کار برده و حتی برای خاموش کردن آتش انقلاب دست به دامان اتحادیه ناتو شده بودند، در مواجهه با این هماهنگی نظامی و سیاسی و اجتماعی انگشت حیرت گزیدند، و در نهایت فرانسه چاره­ای ندید جز پذیرفتن اراده ملت الجزایر که در روز ۰۵ ژولای ۱۹۶۲ استقلال خود را باز پس گرفتند. همان ملتی که انقلاب از دل آن و رزمندگان و رهبرانش از دامن آن برخاستند، ملّتی که همه طبقات آن از انقلاب دفاع کرد و از هیچ کمک و حمایتی برای رزمندگان و رهبران آن دریغ نکرد. حتی کودکان با کمال خرسندی و افتخار وظایفی چون جابجایی سلاح­ها و نامه­ها را در میان ادا می­کردند. زنان نیز علاوه بر این کارها، با فراهم نمودن غذا و لباس و دیگر ضروریات، در تدارکات جنگ یاور رزمندگان بودند.

    پایان سخن اینکه، نظامی که انقلاب بنا کرد و بر پایه آن شکل گرفت، همچون نشانه­ای مهم برای الجزایر و دیگر کشورهای خواستار آزادی و آزادگی باقی خواهد ماند، و لازمه پشت سر گذاشتن چالش­ها و مشکلات، حفاظت از این نظام است.

    ***

    مقالٌ صحفی صادر عن سفاره الجزائر بطهران

    «بمناسبه الذکرى السابعه والستین لثوره

    أول نوفمبر ۱۹۵۴ المجیده»

    ذکرى وعِبر

     یعیش الشعب الجزائری هذه الأیام ومعه کثیر من الشعوب المحبّه للسلام أجواء الذکرى السابعه والستین لثوره أول نوفمبر المجیده. یُجمع کثیر من المؤرخین المعاصرین أنّ ثوره التحریر الجزائریه کانت من أهمّ أحداث القرن العشرین على المستوى المحلی والدولی، لما قدّمته من تضحیات قلّ نظیرها فی التاریخ البشری من جهه، ولما أحدثته من تحولات عمیقه فی المنظومه الدولیه من خلال ترقیه حقوق الشعوب السیاسیه والاقتصادیه والثقافیه والحفاظ على مصالح العالم الثالث التی کانت مستباحاً من طرف الاستعمار من جهه أخرى.

    إنها ذکرى لها وقع خاص فی قلوب الجزائریین الذین وإن اختلفوا على بعض شؤونهم الداخلیه، تبقى هذه الثوره وشهداءها إرثاً وطنیاً مشترکاً لا جدال لهم حوله.

    السیاق التاریخی، بعد الثورات التی عرفتها الجزائر إثر دخول الاستعمار فی سنه ۱۸۳۰ وتمکنّه من القضاء علیها تباعاً بواسطه آلته العسکریه الهمجیه التی اقترفت من المجازر والجرائم ما یندى له جبین البشریه، استتبّ الأمر عسکریاً لفرنسا فی الجزائر مع بدایه القرن العشرین، إلا أنّ المطالب الوطنیه لم تتوقف کما أنّ الشعب غیّر أسلوبه باختیار المقاومه الصامته بالتمسک بلغته ودینه وثقافته فی وجه الهجمات الشرسه لاجتثاث مقومات الهویه الجزائریه.

    ظنّ الاستعمار أنّ الجزائر أصبحت قطعه من فرنسا قانوناً، على عکس المستعمرات الأخرى التی کانت فرنسا تمارس فیها الانتداب أو الحمایه، إلا أنّ الحرکه الوطنیه والإصلاحیه کانت تعمل من أجل استرجاع الحقوق الوطنیه الجزائریه لاسیما بعد الحرب العالمیه الثانیه التی فتحت آفاقاً إیجابیه للشعوب کی تنال حقوقها المشروعه.

    کان ردّ فرنسا بأشدّ القساوه على هذه المطالب مما جعل کثیراً من المناضلین یتأکدون من أنّه لا لغه مع الاستعمار سوى لغه السلاح والنار. وهکذا جاء أول نوفمبر ۱۹۵۴٫

    وبغض النظر عن الوقائع التاریخیه والأحداث التی شهدتها الثوره والتی یعرفها الجمیع وأخذت حظاً وافراً من التوثیق والتأریخ، إلا أنّ طرحنا هنا سوف یتمحور حول سؤال جوهری هو: «کیف لشعب أعزل، أمّی وفقیر أن ینتج هذا النموذج البشری الخارق والخیالی فی التصمیم والفداء لینتج ملحمه قدسیه حیّرت محلّلین ودارسی التاریخ؟»

    للإجابه عن هذا السؤال وجب تحلیل مجموع العناصر الثلاثه التی صنعت هذا الحدث (الشعب، القیاده والمجاهدین):

    1. إراده الشعب: تبقى إراده الشعب هی المحرّک المحوری لتحقیق جمیع التحولات وعلى جمیع المستویات. تترسخ هذه الإراده بإیمانه العمیق بالهدف المنشود. الشعب الجزائری خلال هذه الفتره عاش ملحمه وطنیه طبّق فیها المعانی الخالصه والصادقه للأخوه والتکافل والتضامن، (کان الناس یسمّون المجاهدین “الخاوه”، الأخوه باللهجه الجزائریه) والصبر والتضحیات الجسام التی لم تثنه عن مواصله الکفاح حتى نیل الاستقلال.
    2. قیاده الثوره: لعلّ أهمّ العناصر المحدده لنجاح الثوره کانت تلک المجموعه الشابه التی فجّرت الثوره وتمثّلت فیها خصال القیاده المستنیره والمخلصه سواء على المستوى العسکری أو السیاسی، حیث أدرکت منذ البدایه بحصافه وتبصّر وفقاً لبیان أول نوفمبر أنّ الثوره یجب أن تکون عامه وشامله، ینخرط فیها جمیع الشعب بجمیع مکوناته وفئاته ومن کلّ الجهات، کما أنّ اختیار الکفاح المسلح لن یعیق النضال السیاسی داخلیاً وخارجیاً واستمرار النشاط التوعوی فی سبیل قطع الطریق أمام الاستعمار. یبقى أنّ هذه القیاده التی انبثقت من رحم الشعب کانت تثق فی قدره الشعب وحده على صنع التغییر وأنّه الرهان الوحید فی کسب المعرکه.

    أخلاق القیاده کانت على مستوٍ عالٍ من الإخلاص، تتمثّل فیهم القدوه بعیداً عن الترف والفساد، فکان القائد لا ینام ولا یأکل ولا یلبس قبل جنوده، وکان مثالاً یعتزّ به الصدیق ویرهبه العدو، ولنا فی سیره العربی بن مهیدی وعمیروش وبن بولعید خیر مثال.

    1. المجاهدون: هذه الفئه التی حملت على عاتقها مقارعه الاستعمار عسکریاً، انخرطت فی هذا المسار ودفعت ضریبه باهظه تحت شعار “النصر أو الشهاده”. یعتبر هؤلاء حجر الزاویه فی هذه الثوره التی مثلت قمه العطاء فی التاریخ الوطنی المعاصر. کان إخلاصهم وأمانتهم لا یرقى إلیهما الشک. یُحکى أنّ الواحد منهم یکلف بنقل مبالغ مالیه ضخمه من اشتراکات الثوره مسافات طویله یوصلها مقصدها لا ینقص منها فلسٌ. ومع الأخوّه والتضامن والترابط بینهم إلا أنّ قانون الثوره کان صارماً ومبنیاً على أنّه لا مساومه على المبادئ ولا حیاد عن الأهداف ولا تسامح مع الخونه الذین اختاروا صفّ العدو.

    أمام هذا الانضباط العسکری والسیاسی والاجتماعی الذی حیّر أساطین الاستعمار التی استعملت شتّى صنوف القهر الهمجیه واستعانت بحلف النیتو لإخماد الثوره إلا أنّه لم یکن أمام فرنسا سوى الإذعان لإراده الشعب الجزائری الذی افتک استقلاله فی ۱۹۶۲/۰۷/۰۵٫ هذا الشعب – بکل فئاته – یرجع إلیه الفضل فی احتضان الثوره ومجاهدیها وقادتها ودافع عنهم وقدّم لهم کلّ الدعم والمسانده. حتّى الأطفال کانوا یقومون بکلّ اعتزاز بمهام نقل السلاح والرسائل بین مختلف خلایا المجاهدین. وکانت النساء یقمن بنفس المهام زیاده على تقدیم المساعده اللوجستیه بتحضیر الطعام واللباس وغیر ذلک من مستلزمات الجهاد.

     وفی الأخیر فإن النظام الذی وضعته الثوره وقامت على أساسه یبقى مَعلماً هاماً للجزائر ولغیرها من الشعوب التواقه للحریه والانعتاق ویجب عدم الإخلال به لکسب جمیع التحدیّات.

    نظرات کاربران در مورد "شصت و هفتمین سالروز انقلاب شکوهمند یکم نوامبر ۱۹۵۴ الجزایر"
  • طراحی سایت

    طراحی سایت های خبری و حرفه ای


    parswp.ir