میرموسوی: توانایی زنان و چگونگی به ظهور رسیدن آن
یادداشتی ازخانم میرموسوی: رییس کمیته زنان اعتمادملی
قبل از انقلاب اسلامی نگاه متحجرانه ای بر جامعه زنان مسلمان حاکم بود، که بیان می کرد حضور زن در جامعه با معیار های اسلامی مغایر است. در آن نگاه زنان باید در خانه می نشستند و صرفا به پرورش فرزندان و خانه داری می پرداختند و اگر از خانه اراده خارج شدن می کردند باید با شرایط ویژه ای این تصمیم اجرا می شد.
با ظهور شعاع های انقلاب اسلامی و پیدایش اجتهاد نوین و تلاش اندیشمندان و محققین اسلامی و با غور در مبانی واقعی دین مبین اسلام و بررسی سیره زندگی بزرگان دین نگرشی متفاوت از قبل در مورد جایگاه و مسولیت زنان به جامعه عرضه شد. نگاه جدید که از مبانی حقیقی پرده برداشت ،چهره حقیقی زنان بزرگ صدر اسلام به ویژه الگوی زنان دو عالم ،حضرت زهرا(س) را به جامعه نمایاند و از حضور ایشان و ایفای نقش موثر در عرصه سیاسی زمان خود سخن گفت.
امروز پس از ۳۴ سال که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد و تلاش های مکرری که در تبیین این تفکر و بیان این گفتمان انجام شده است هنوز کسانی هستند که در پیروی جاهلیت قبل تلاش برای تقابل با حضور زنان در عرصه های مدیریت کشور را ترک نکرده اند.
اینان که برای توجیه عقاید خود هیچ مبنای واقعی در دین ندارند با مستند کردن افکار خود به نقل هایی که پایه درستی در بیانات دینی نمی توان برای آن یافت خواهان بازگشت جامعه زنان به قرون پیشین هستند.
ممانعت از رشد سیاسی،اجتماعی و اقتصادی زنان نه تنها نمی تواند به تحکیم بنیان خانواده که شعار راست گرایان افراطی است منجر شود بلکه با سقوط زنان به ورطنای تحجر و تجمل گرایی ،این ((مربیان جامعه)) از عهده تربیت فرزندان و هدایت آنان به سوی جامعه بهتر نیز عاجز خواهند بود.
رشد چشم گیر زنان در عرصه های علم و فرهنگ و آمار موفقیت آنان در دانشگاهها و سطوح عالی عملی بیانگر این است که ظرفیت عظیمی در این قشر ((دیده نشده)) جامعه برای تأمین فضای تأثیر گذاری آنان در مراکز تأثیر گذار چون مجلس خبرگان و شورای نگهبان و افزایش حضور آنان در مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه و مدیریت های عالی دولت و… ایجاد شده است که استفاده نکردن از این ظرفیت ها نه تنها ظلم به زنان بلکه مورد ظلم واقع شدن جامعه مسلمانان و ایرانیان را در بر خواهد داشت.
علاوه بر توانایی علمی و مدیریتی زنان در امور مختلف، آنچه موجب رشد آنان در سطوح جامعه و معرفی توانمندی های گوناگون آنان به صورت بهتر خواهد شد، ایجاد فضای رشد احزاب است.چراکه تجربه جهانی نشان می دهد که سازماندهی صحیح احزاب نقش موثری در معرفی نیروهای کارآمد به جامعه و ایجاد فضای بهره برداری بهتر از نیروهای خلاق و کارآمد و جذب آراء حداکثر برای آنان خواهد داشت.
همین امر می تواند موجب افزایش حضور زنان مدیر و کارآمد در عرصه های بالای مدیریتی کشور و به هدر نرفتن توانایی این نیروی عظیم باشد.
با بررسی نقش احزاب در کشورهایی مثل آمریکا،انگلستان و آلمان و… می توان به تأثیر گذاری آنان در به قدرت رسیدن زنان و رسیدن آنان به سطوح عالی پی برد.
احزاب قوی می توانند با ایجاد فرصت های برابر و استفاده از سهمیه بندی در انتخابات موجبات حضور بیشتر زنان را در مجلس و هیئت دولت فراهم سازند.این امر موجب تغییر نگرش جامعه نسبت به توانمندی زنان و افزایش نگاه مثبت به حضور آنان خواهد داشت.
آنان با ایجاد شاخه ها و کمیته های مرتبط می توانند نقش موثری در ترغیب و توانمند سازی زنان در عرصه های سیاسی داشته باشند و نیز می توانند با مشاوره به دولت، فضای بهتری را برای برطرف کردن موانع رشد و پیشرفت زنان را فراهم سازند.
ایجاد فرصت های برابر بدون در نظر گرفتن جنسیت نه در شعار های انتخاباتی بلکه در عمل مجریان و با برنامه ریزی دقیق و بلند مدت می تواند موجب رفع تبعیض های موجود در ساختار مدیریتی و به ظهور رسیدن توانایی های قابل توجه زنان در اداره امور مختلف باشد.
بررسی تاریخ صدر اسلام نیز نشان می دهد که زنان در تجزیه و تحلیل مباحث فرهنگی و اجتماعی بر مردان برتری داشته اند.چراکه بسیاری از خانواده ها را می توان یافت که زنان آنان مسلمان بودند در حالی که مردان در آن خانواده مشرک بودند و این نشان دهنده استقلال زنان در خانواده و تأیید آن از نظر نبی اکرم (ص) می باشد.
کد یادداشت: ۲۱۲۱
